بنام صاحبخانه باز هم بوی زولبیا و بامیه می آید بوی خرمای تازه،بوی سبزی خوردن تازه به همراه پنیر تبریز،از همین الان مشامم پر شده از عطر دلربای آش رشته مامان،باز هم خوابهای جانانه با شکم خالی ، باز هم 1 ساعت صف برای نانی که کسی نگاهش نمی کرد،باز هم چشمهای نیمه باز سحر وفرمان زود باش بقیه،باز هم استرسهای مکرر رادیو تلوزیون (10دقیقه مانده به...)،باز هم سجاده پهن مادرو نماز باچشمهای بسته من،باز هم غش کردن از خوف خدا بر سر بالش بعد از نماز صبح،وای خدای من شبهای قدر هم درراهست ،بیداری تا صبح،جوشن کبیر و قرآن بر سر گرفتن.......باز هم بوی لطف ورحمت صاحبخانه می آید.
می گویند داشهای قدیم(درست خواندی داش...)اول ماه رمضان که می شد قداره ها را به زمین می زدند واز هرچه کرده بودند توبه می کردند ،می گویند این یک ماه را به هر ترتیبی بود حرمت نگاه می داشتند ،می گویند عرق خورها سبوها را شکسته و کرکره میخانه را یک ماه پائین نگاه می داشتند،می گویند قدیمها ماه رمضان کوچه ها پر می شد از صفا وصمیمیت وحس نوع دوستی...می گویند از افطار تا سحر همان لوتی ها و عرق خورها جمع می شدند وبر در خانه اهل نیاز سر می زدند.....
می گویند ماه رمضان ملکی از آسمان صدا می زند که مردم خدا می گوید:"شتر دیدم ندیدم...".می گویند حضرت دوست نیروهای اهریمنی را در بند می کند،سفره رحمتش را می گستراند،دیده ها را ندیده می انگارد،می گویند (البته در گوشی)که واسه جوانترها حساب مخصوص هم باز می کند،می گویند گفته:" روزه ات را بگیر نمازت را بخوان آنوقت حتی برای نفسهایت هم به تو پاداش می دهم."میگویند خواب روزه دار را هم عبادت می بیند...می گویند دنبال بهانه می گردد تا گناه ببخشد..می گویند بر سر سفره کرم نشسته و منتظر مشتریست تا دعایش را اجابت کند....
می گویند سه شب را جدا کرده و عبادتش را با هزار ماه برابر دانسته و در آن سه شب تخفیف های بسیار ویژه می دهد....
می گویم تا حالا که نمک خوردیم ونمک دان را شکستیم...اما حیف است ..بیایید مثل قدیمیها این یک ماه را حرمت نگاه داریم، شاید که ما هم نصیبی از صفای درون بردیم وزندگیهامان رنگ سبزخدا را گرفت...... درها باز شده و صاحبخانه منتظر پذیرایی از من وتو....یاعلی...
سلام خوب چه اشکالی داره اینجائی؟ولی به بچه ها تو بلاگفا و پارسی بلاگ سر بزن نظر بذار اونها هم میان سراغت
ممنون از نظرت
لینکا رو برو-یه ایمیل خوب برام بفرست ببینم جی میلم درسته؟
سلام
خیلی قشنگ نوشتین.
یکی اومد تو وبلاگم نظر داد:خیییییلی باحالی.گفت به من سر بزن.رفتم دیدم تو همین بلاگ اسکای وبلاگ چیت و راهنمایی بازی بود.کلی خندیدم. یا علی
سلام
ممنون سرزدی
خوندم خیلی قشنگ بود وخیلی زیاد
بازم بیا اون ورا یکی همیشه منتظرته
موفق باشید
التماس دعا
به آرامی از کنارش عبور کردم . شاید اونم مثل بقیه آدمایی بود که توگوشه وکنار این شهر بارها و بارها به چشم خوردن ولی نمی دونم چی شد که برگشتم طرفش ...آروم نشستم جلوش و باهاش سلام و احوال پرسی کردم .وقتی داشتم باهاش حرف می زدم ناخود آگاه به یاد جمله اول این مطلب افتادم .....ونداده هایت حکمت
.
.
.
.
این بار با یک گزارش و یک مصاحبه کوتاه به روزم .
منتظر قدوم سبزت هستم
قصه هزارو یکشب قلبمو خوندی ؟
سلام دوست عزیز
آپم
سلام وبلاگه قشنگی داری.من تازه واردم. خوشحالم می کنی اگه توی جعبه لینکت وبلاگ منم بذاری شاید به خاطر تو کسی به منم سر بزنه .منتظر خودتم با نظراتت هستم
وای واقعا زیبا بود.
گرچه الان حدود ۲ ماه از ماه مبارک می گذره ولی باز هم تا ثیر گذار بود.